مقدمه
هنگامی که رهبران ارشد در سازمان به دنبال گزینههای مناسب برای انتخاب مدیران سطوح میانی و عملیاتی هستند، اغلب نظرات غیررسمی که در مورد فرد وجود دارد را به اندازه نظرات رسمی مدنظر قرار میدهند. نظرات رسمی معمولاً به تجربه حرفهای فرد، اعتبار سازمانی و دستاوردهای قابل سنجش آن بستگی دارد. نظرات غیررسمی اغلب به بینش مدیران ارشد درخصوص نحوه رهبری کردن افراد توسط فرد، توانایی او برای تأثیرگذاری بر دیگران، نحوه برخورد با تعارضها و گفتگوهای دشوار، چگونگی برقراری ارتباطات در سراسر سازمان و نحوه مدیریت استرس در مواقع بحران اشاره دارد.

6 رفتار که توانایی رهبری شما را زیر سوال میبرد.
از آنجایی که نظرات غیر رسمی، نقش مهمی در ارتقاء یک فرد دارد. مهم است فرد اجازه ندهد نظرات غیررسمی در موردش منفی شود.
به همین علت باید با رفتارهایی که به نظرات غیررسمی (آن هم به صورت منفی) پَروبال میدهد آشنا شد. من در این مقاله شش مورد از این رفتارها را به شما معرفی میکنم. رفتارهایی که طبق تجربهی من، نظرات منفی غیررسمی درخصوص افراد را در سازمان جا میاندازد، توانایی رهبری فرد را زیر سؤال میبرد و مانع ارتقایش میشود.
رفتار اول: اجازه دادن به همکاران هم رده سازمانی برای قطع صحبت شما در جلسات
شاید شما ذاتاً از تعارض دوری کنید. و در برخی از جلسات، به همکاران هم ردهی خود در سازمان اجازه دهید، حرف شما را قطع کنند و موضوع را به سمت چیزی که مدنظر خودشان است، تغییر دهند. شاید این نوع وقفه در صحبتتان برای شما زیاد مهم نباشد.
اما تحقیقات نشان میدهد، فرد ایجادکننده وقفه در صحبت شما، در نظر دیگران فردی با توانایی رهبری بالا ظاهر میشود.
و شما امتیاز رهبری را در این موقعیت از دست میدهید. این مورد به این معنا نیست که شما باید در جلسه بعدی خودتان را برای یک نزاع آماده کنید. بلکه باید آماده باشید تا در موضع خود بایستید، چنین وقفههایی را مدیریت کنید و اجازه ندهید که فردی با موقعیت برابر سازمانی، قدرت شما را بدزدد.
رفتار دوم: نشان دادن عدم صداقت با اظهار نظر منفی پشت سر دیگران
دکتر رابرت هوگان، یکی از بنیانگذاران سیستمهای ارزیابی هوگان میگوید. زمانی که ما به طور شهودی پتانسیل رهبری یک نفر را ارزیابی میکنیم، صداقت در صدر فهرست قرار میگیرد.
صداقت یکی از معیارهای شناختی ذاتی است و میتوانیم برای تعیین اینکه آیا به کسی برای رهبری اعتماد کنیم یا خیر، به آن تکیه کنیم.
بهتر است به جای اینکه با صحبتهای مخرب و اظهارنظرهای تحقیرآمیز در مورد دیگران، عدم صداقت خود را نشان دهید، مستقیماً با کسی که با او مخالف هستید، صحبت کنید.
رفتار سوم: برخورد منفعلانه در جلسات و ناتوانی در بیان نظرات
تحقیقات نشان میدهد، صحبت کردن در جلسات میتواند نشانگر توانایی رهبری در فرد باشد.
در گروهی از افراد که همه از نظر موقعیت سازمانی تقریباً برابر هستند، کسانی که فعالانه در بحثهای گروهی شرکت میکنند، نسبت به افرادی که این کار را انجام نمیدهند، این برداشت را در دیگران ایجاد میکنند که ویژگیهای رهبری بهتری دارند.
البته منظور من تبدیل شدن به فردی نیست که در جلسات دائم صحبت کند و وقت دیگران را بگیرد. افراد ساکت، عموماً از تصوری که با انفعال خود ایجاد میکنند، آگاه نیستند. اما در نهایت میفهمند که سکوت آنها در طول زمان، منجر به دید سازمانی ضعیف به آنها میشود و اینگونه تعبیر میشود که قدرت نفوذ کمی دارند. این نتیجه میتواند مانع از رسیدن آنها به موقعیتهای رهبری شود.
رفتار چهارم: عدم کنترل احساسات در برخورد با وقایع
ما ربات نیستیم و همهی ما روزهای خوب و روزهای بد داریم. شاید فکر کنید خوب است که دیگران احساس کنند در برخورد با شما باید بسیار محتاط باشند. به این دلیل که خلق و خوی شما غیرقابل پیشبینی است و شما با دیدن اشتباهات دیگران سریعاً آنها را سرزنش میکنید. اما باید به شما بگویم اگر از اشتباه یکی از اعضای تیمتان شاکی شوید، قبل از اینکه به دنبال استفاده از اختیارات رهبری خود برای برخورد با آن فرد باشید، باید روی هوش هیجانی خود کار کنید و احساسات خود را کنترل کنید.
رفتار پنجم: مقاومت نشان دادن در برابر بازخوردهای دریافتی
بازخورد چه مثبت باشد و چه منفی، فرصتی برای یادگیری و توسعه است. اگر پذیرای بازخورد نباشید، و یا زمانی که افراد فرصتهای رشد را به شما نشان میدهند، حالت تدافعی داشته باشید. این رفتارها نشان از مقاومت شما در برابر تغییر و عدم علاقهی واقعی به توسعه قابلیتهایتان و بیتفاوتی نسبت به یادگیری مستمر است. این رفتار ناخودآگاهِ شما، به مدیران ارشد القا میکند که شما به دنبال یادگیری نیستید. و از آنجایی که میل به یادگیری یک نیاز اساسی برای رهبران است، ممکن است مدیران ارشد ترغیب شوند که شما را ارتقاء ندهند.
حتی اگر هنگام دریافت بازخورد، در ظاهر آن را بپذیرید. اما به بازخورد به شیوهای معنیدار (که تعهد شما به رشد شخصی را نشان دهد) توجه نکنید. باز هم اینگونه تلقی میشود که شما فاقد تواناییهای لازم برای پذیرش نقش رهبری هستید.
بهترین گزینه برای محافظت در برابر چنین تصوراتی این است که که تکنیکهای ارائه بازخورد را یادبگیرید و به طور فعال و مکرر بازخورد بخواهید.
رفتار ششم: نادیده گرفتن نیازهای دیگران و تمرکز بر کسب موفقیت به صورت فردی نه تیمی
فرض کنید شما فردی متعهد هستید و نتایج عالی کسب میکنید، و مدیران از داشتن شما خوشحال هستند. اما نظرات غیررسمی در مورد شما میگوید که شما تمایل دارید تکروی کنید، همهی کارها را خودتان انجام دهید و دیگران را به اندازه کافی درگیر نکنید. یا این که به اندازه کافی روی تصمیمگیری به صورت تیمی تمرکز نمیکنید و همکارانتان از این موضوع شکایت میکنند.
در این صورت شما نمیتوانید در سازمانهای با ساختار ماتریسی مدرن، بدون درک پویاییهای آنها، بدون پیشبینی نگرانیهای دیگران و بدون تلاش صادقانه برای ایجاد انواع روابطی که در نهایت شما را قادر میسازد در فرصت مناسب نقش رهبری را به دست بگیرید، موفق شوید.
باید بگویم شما نمیتوانید صبر کنید تا رهبر شوید و آن زمان به دیگران کمک کنید تا به اهدافشان برسند. چراکه شما تنها با حمایت گسترده همکارانتان در سراسر سازمان است که شانس رهبری را به دست میآورید.
جمعبندی
در این مقاله 6 رفتار را برای شما تشریح کردم، که با بروز آنها فرصتهای دریافت نقشهای رهبری در سازمان را از خودتان میگیرید. اکنون که این رفتارها را میشناسید، برخوردتان در موقعیتهای مختلف را بررسی کنید و یا از دوستان قابل اعتماد، مشاور و… کمک بخواهید. تا اگر شما هم این رفتارها را از خود نشان میدهید، سعی در اصلاح و تعدیل آنها در خودتان داشته باشید.
نویسنده: مجتبی رفیعی سیاوشکلائی
منبع: www.fastcompany.com
سوالاتی که ممکن است داشته باشید.
بله. هنگامی که رهبران ارشد در سازمان به دنبال گزینههای مناسب برای انتخاب مدیران سطوح میانی و عملیاتی هستند، نظرات غیررسمی که در مورد فرد وجود دارد را به اندازه نظرات رسمی مدنظر قرار میدهند.
- تجربه حرفهای فرد از مشاغل و وظایفی که داشته است.
- اعتبار سازمانی که در بین افراد درون و برون سازمانی دارد.
- دستاوردهای قابل سنجش که در طول تجربه کاریاش به دست آورده است.
- نحوه رهبری کردن افراد زیرمجموعه توسط فرد
- توانایی فرد برای تأثیرگذاری بر دیگران
- نحوه برخورد با تعارضها و گفتگوهای دشوار
- چگونگی برقراری ارتباط در سازمان
- نحوه مدیریت استرس در مواقع بحران