آنچه در این مقاله میخوانیم... |
---|
مقدمه |
مقدمه
تحول برای افزایش درآمد، کاهش هزینههای عملیاتی، افزایش رضایت مشتری و بهرهوری بهتر نیروی کار ضروریه. با این حال، به راحتی نمیشه تحول ایجاد کرد. تحقیقات مک کینزی مدتهاست که ثابت کرده تحول در سطح سازمانی دشواره و کمتر از یک سوم تحولات به اهداف خودشون برای بهبود عملکرد سازمانی و حفظ این پیشرفتها در طول زمان میرسن. بنابراین، لازمه گامهای ضروری برای تحول در کسب و کار رو بشناسید و به طور جدیتر به این موضوع نگاه کنید.
تحول کسب و کار چیه؟
تعاریف زیادی میشه برای تحول کسب و کار (business Transformation) ارائه داد. اما یه تعریف که به نظر ما کامل و در عین حال ساده به نظر میرسه رو اینجا ارائه میدیم.
به فرآیند ایجاد تغییرات اساسی در استراتژی، فرآیندها، فناوری یا فرهنگ یک شرکت با هدف بهبود عملکرد، پاسخگویی بهتر به شرایط متغیر بازار و نیازهای مشتری و در نتیجه افزایش رشد و درآمد، تحول کسب و کار گفته میشه.
بد نیست به این نکته هم توجه کنید که تحول با بهبود تدریجی تفاوت داره.
تحول، نیازمند به بزرگ فکر کردن و انجام کارهای بزرگ و جسورانست و بهبود تدریجی، طی کردن گامهای کوچیک.
ابعاد تحول کسب و کار :
وقتی صحبت از تحول کسب و کار میشه فقط تحول دیجیتال (که این روزها بیشتر شنیده میشه) مدنظر نیست. همونطور که در تصویر زیرم مشخصه، شما میتونید در 1 تا 4 بُعد تحول ایجاد کنید.
1- تحول استراتژیک:
این نوع تحول شامل تعریف مجدد (بازتعریف) مأموریت، چشم انداز و اهداف کلی شرکت و گاهی تعریف مجدد مدل کسب و کاره. اونم با هدف انطباق با شرایط متغیر بازار و ترجیحات مشتریان. مثلا” شرکتی که تا حالا در حوزه هتل داری کار میکرده تصمیم میگیره که به سمت رستوران داری هم حرکت کنه یا شرکتی که تصمیم میگیره در محصولات خودش تنوع ایجاد کنه.
2- تحول عملیاتی:
این کار روی بهبود کارایی و اثربخشی عملیات روزانه شرکت، از جمله فرآیندها، سیستمها و گردش کارها تمرکز داره. مثلاً تغییر فرآیند فروش یا خدمات پس از فروش
3- تحول فناوری (دیجیتال):
این نوع تحول، شامل بکارگیری فناوری و ابزارهای جدید به منظور سادهسازی فرآیندها، بهبود ارتباطات، افزایش انعطافپذیری، افزایش سرعت تصمیمگیری و پاسخگویی بهتر و سریعتر به نیازهای مشتریانه. مثلاً استقرار ERP در شرکت
4- تحول فرهنگی:
این کار شامل تغییر فرهنگ، ارزشها و رفتارها و نوع کار کردنه. مثلاً یه شرکت به این نتیجه میرسه که فرهنگ پاسخگویی به مشتریش ضعیفه و باید در این موضوع تحول ایجاد کنه.
این نوع تحول احتمالاً سختترین نوع تحوله. چرا که فرهنگهای سازمانی در طی سالهای زیادی شکل گرفتن و در لایههای مختلف نفوذ کردن.
جالبه بدونید که مطالعات موسسه concurrency نشون میده 97% از شرکتها اعتقاد دارن که تحول فرهنگی مهمتر از تحول دیجیتاله.
نکته مهم اینجاست که ممکنه شما پروژه تحولی رو شروع کنید که همزمان بیش از یک بُعد رو شامل بشه. مثلاً شما با شروع پروژه مدیریت استراتژیک و مکانیزه کردن فرآیند هدفگذاری و پایش اهداف، همزمان تحول استراتژیک و فناوری رو دنبال میکنید.
7 گام برای تحول در کسب و کار
در تصویر زیر فرآیند 7 مرحلهای رو توصیه میکنیم که بهتون کمک میکنه به نتایج بهتری برسید. پیشنهاد میکنیم حتماً این گامها رو به صورت تیمی (با تشکیل کمیته راهبری تحول و تیمهای خبره کارشناسی) و همچنین استفاده از یه مشاور خبره پیش ببرید. ضمناً اگه مدیر ارشد کسب و کارید، تعهدتون در همه مراحل جزء غیرقابل گذشت در مسیر تحوله و اگه مدیر تحولید باید مطمئن بشید که مدیرای ارشد، تعهد 100 درصدی به این مسیر دارن.
گام اول: اهداف تحول (و وضعیت مطلوب) رو مشخص کنید.
شما در اولین قدم باید بتونید به این سوالات جواب بدید و بگید که میخواهید سازمانتون بعد از تحول چطور به نظر برسه.
- چه چیزی محرک اصلی شما برای حرکت به سمت تحوله؟ یعنی چی باعث شده تصمیم بگیرید تحول ایجاد کنید. آیا فروش شما کاهش پیدا کرده؟ آیا رقبا از شما پیشی گرفتن؟ آیا خروج از کار کارکنان زیاد شده؟ آیا میخوایید به سمت بازارهای جدید نفوذ کنید؟ و…
- نتایج مطلوب و شاخصهای موفقیت چی ان؟ یعنی بعد از تحول، قراره به چی برسید. مثلاً ممکنه بگید افزایش 30 درصدی میزان فروش یا توقف خروج از کار کارکنان یا افزایش 30 درصدی رضایت مشتریان.
توجه کنید اهداف شما باید SMART (مشخص، قابل اندازهگیری، قابل دستیابی، مرتبط و محدود به زمان) و همسو با چشمانداز، مأموریت و ارزش های سازمان باشن.
گام دوم: وضعیت فعلی خودتون رو ارزیابی کنید.
قدم دوم، ارزیابی وضعیت فعلی و شناسایی شکافهای بین وضع مطلوب و وضع موجوده، در این گام پاسخ به این سوال مهمه که: چقدر با اهداف تحول که در گام یک انتخاب کردیم فاصله داریم؟ اینکار یه جور عارضه یابیِ سازمانیه.
مثلاً اگه در گام اول شما هدفگذاری کردید که به رضایت 90 درصدی مشتریان برسید باید میزان رضایت الانِ اونها رو بدونید یا اگه هدفگذاری کردید که از رقباتون پیشی بگیرید و رتبه اول بازار رو داشته باشید باید بدونید که الان رتبه چند بازارید.
شما برای انجام بهتر گام 2 میتونید از ابزارها و روشهای مختلفی استفاده کنید، مثل SWOT، PESTEL، تجزیه و تحلیل ذینفعان و مدلهای بلوغ و تعالی مثل EFQM.
گام سوم: لیست پروژهها و ابتکارات تحول رو تهیه کنید.
اگه دو تا گام اول رو به درستی طی کرده باشید هم میدونید که چی میخوایید و هم میدونید الان چقدر باهاش فاصله دارید. پس وقتشه که پروژههای تحولتون رو شناسایی کنید. یعنی تغییراتی که باید در مدل کسبوکار، مدل عملیاتی، ساختار سازمانی یا… ایجاد کنید تا این شکاف پر بشن رو لیست کنید.
گام چهارم: پروژهها و ابتکارات تحول رو اولویتبندی کنید.
اگه شکاف بین وضعیت فعلی و مطلوب شما زیاد باشه قطعاً در مرحله سوم، پروژههای تحول و تغییر زیادی رو لیست میکنید. اما منابع شما محدوده و باید اونها رو اولویتبندی کنید. گام چهارم برای همین کاره.
شما باید از معیارهایی مثل اهمیت، فوریت، میزان تاثیر گذاری، میزان وابستگی متقابل طرحهای تغییر و… استفاده کنید و ریسکهای هر کدوم رو هم شناسایی کنید. برای اینکار میتونید از ابزارها و روشهای مختلفی برای اولویتبندی ابتکارات استفاده کنید، مثل ماتریسهای رتبهبندی؛ یا استفاده از جدولی مثل جدول زیر که بهتره براساس نظر خبرگان (اعضای تیم تحول)، تکمیل بشه و پروژهای که بیشترین امتیاز رو بدست میاره در اولویت قرار بگیره.
ردیف |
عنوان پروژه |
اهمیت (1 تا 5) |
فوریت (1 تا 5) |
میزان تأثیرگذاری در رسیدن به وضع مطلوب (1 تا 5) |
جمع امتیاز کل |
---|---|---|---|---|---|
... |
... |
... |
... |
... |
... |
... |
... |
... |
... |
... |
... |
گام پنجم: برنامهریزی کنید و اون رو اطلاع رسانی کنید.
حالا وقتشه برای اجرای پروژههای اولویت دار یه برنامه دقیق بریزید. شما میتونید از ابزارها و روشهای مختلفی برای برنامهریزی استفاده کنید اما از هر روشی که استفاده کنید باید برای تک تک این سوالات جوابهای مشخص و شفافی داشته باشید:
الف- سوالات مهم در برنامهریزی
- چه منابعی (مالی، انسانی و…) برای اجرا لازم دارید؟ آیا مدیران ارشد متعهد به تأمین اونها هستن؟
- آیا نقاط عطف کلیدی، دستاوردهای هر مرحله و دستاوردهای مورد انتظار در پایان پروژه رو مشخص کردید؟
- آیا نقشها و مسئولیتهای فردی و تیمی رو مشخص کردید؟
- آیا مکانیزمهای تشویقی رو مشخص کردید؟
- چطور قراره چشمانداز، اهداف و نقشه راه تحول رو به ذینفعان داخلی و خارجی منتقل کنید؟
- چطور و با چه ابزاهایی قراره تیمها و گاهی شرکای خودتون رو برای اجرای ابتکارات تحول، متعهد و توانمند و همسو کنید؟ (توصیه میکنیم استفاده از مدل ADKAR و ابزارهای این مدل رو برای فرار از شکست در تغییرات و کاهش مقاومت کارکنان در برابر تغییر رو جدی بگیرید).
ب- سوالات مهم برای مکانیزمهای کنترلی
- چطوری قراره بر فعالیتها نظارت کنید؟
- چطوری قراره پیشرفت و عملکرد رو کنترل کنید؟ شیوه گزارش دهی چطوریه؟
- چطوری میخوایید نتایج و دستاوردها رو ارزیابی و تأیید کنید؟
- چطوری میخوایید موفقیتها و شکستها رو ثبت کنید و ازشون یاد بگیرید؟
گام ششم: برنامه تحول رو اجرا و پیشرفت رو ارزیابی کنید.
تبریک میگم. شما یه برنامه خوب دارید و میدونید که چطوری باید اجرای دقیق برنامه رو کنترل کنید. پس دست به کار بشید و شروع به اجرای برنامهها و نظارت بر اونها براساس تقسیم کارهای صورت گرفته کنید.
گام هفتم: هر جا لازمه اقدام اصلاحی انجام بدید.
چیز عجیبی نیست که برنامههای تحول، عیناً همونجوری که برنامهریزی شدن اجرا نشن. تا اینجای کار طبیعیه و در هر برنامه تحولی رخ میده. اما مهم اینکه وقتی در اقدامات کنترلی و نظارتی انجام شده در گام 6 به این نتیجه رسیدید که در حال انحراف از مسیر و نقشه راه هستید تیمتون رو جمع کنید و راه حلهای موثری برای برگشتن به مسیر تعریف کنید.
آماده حرکت…
شما توی این مقاله با 7 گام برای تحول در کسب و کار آشنا شدید. اگه احساس میکنید، کسب و کارتون نیاز به تحول داره، پیشنهاد میکنیم برای گامهای 1 تا 4 از مشاور کمک بگیرید تا از کیفیت و دقت عارضهیابی و پروژههای تحول تعریف شده اطمینان بیشتری داشته باشید. ما هم در مدیراه در کنار شماییم تا نقشه راه تحول کسب و کار رو همراه با شما و برای شما طراحی کنیم.
راستی خوشحال میشیم هر سوالی در خصوص تحول در کسب و کار داشتید با ما در ارتباط باشید.
منابع:
