کلید طلایی شماره 1 و 7 استراتژی پیاده سازی آن

کلید طلایی شماره 1: چشم انداز متقاعد کننده و مثبت همراه با اهداف روشن تدوین کنید.

• استراتژی اول: هدف و چشم انداز سازمان را “به وضوح” و “به دفعات زیاد” به همه کارکنان بگویید.
• استراتژی دوم: رهبری باشید که نیمه پر لیوان را می‌بیند و برای رسیدن فردا هیجان زده است.

(رهبرانی که در مورد فردا هیجان زده هستند، پیروان بیشتری را جذب می‌کنند که برای تحقق اهداف سازمان انگیزه دارند.)

• استراتژی سوم: برای کارکنان اهداف و انتظارات متوسط تعیین نکنید و “انتظارات بالا” داشته باشید.
• استراتژی چهارم : “چشم انداز رهبری شخصی” برای خودتان داشته باشید.

یعنی بدانید که می‌خواهید دیگران شما را چگونه رهبری توصیف کنند؟

• استراتژی پنجم: اهدافی SMART تعیین کنید تا بتوانید چشم انداز را به واقعیت تبدیل کنید.

فراموش نکنید که دستیابی به هر هدفی مستلزم پشتکار، تعهد و تمایل به چشم پوشی از لذت‌های موقت است.

• استراتژی ششم: در سازمان یا واحد خود، “احساس فوریت و ضرورت تغییر” ایجاد کنید.
• استراتژی هفتم: ساختار سازمانی را برای همسویی با چشم‌انداز و اهداف سازمان بازنگری کنید.

کلید طلایی شماره 2 و 7 استراتژی پیاده‌سازی آن

کلید طلایی شماره 2: ارتباطات مناسب در زمان مناسب برقرار کنید.

• استراتژی اول: حقیقت را بگویید و صداقت و درستی را با چیزی عوض نکنید.
• استراتژی دوم: چشم‌انداز و اهداف سازمان یا واحد خود را به طور مداوم با همه کارکنان در میان بگذارید.
• استراتژی سوم: نقش‌ها و مسئولیت‌های هر فرد را شفاف کنید و به اطلاع او برسانید.
• استراتژی چهارم: شنونده خوبی باشید و با سیاستِ ذهنِ باز رهبری کنید.
• استراتژی پنجم: به جای گفتن و حرف زدن مداوم، سوال کنید و نظرات کارکنان را بپرسید.
• استراتژی ششم: واقعیات را از طریق “مدیریت با قدم زدن در اطراف” (MBWA) شناسایی کنید. یعنی

از دفتر کارتان خارج شوید و برای صحبت با کارکنان و گوش دادن وقت بگذارید. نگرانی‌ها و نیازهای آن‌ها را درک کرده و به آنها پاسخ دهید.

• استراتژی هفتم: زمان تأخیر ارتباط را حذف کنید. به‌ویژه زمان بین تصمیم‌گیری و زمان اطلاع رسانی به افرادی که تصمیم بر روی آن‌ها تأثیر می‌گذارد.

کلید طلایی شماره 3 و 9 استراتژی پیاده سازی آن

کلید طلایی شماره 3: افراد مناسب را برای شغل مناسب انتخاب کنید.

• استراتژی اول: بهترین افرادی را که می‌توانید پیدا کنید، استخدام کنید.
• استراتژی دوم: نیازها و اهداف شخصی و حرفه‌ای (شغلی) کارکنان خود را بشناسید.
• استراتژی سوم: اطمینان حاصل کنید که هر یک از کارکنان دارای اهدافی  ملموس و قابل دستیابی  هستند که با بخش، واحد و سازمان هماهنگ است.
• استراتژی چهارم: از تعادل کار و زندگی کارکنان خود حمایت کنید.
• استراتژی پنجم: با ایجاد ترکیبی از افراد با تجربه و تازه کار در واحدهای خود، به راه‌حل‌های بهتر برسید. (تنوع تجربه‌ای)
• استراتژی ششم: لنگرها را قطع کنید! (لنگرها= مخالفان تغییر که علی رغم بیان واضح انتظارات، مربی گری، مشاوره، آموزش و… همچنان با تغییر مخالفند و بهتر است همکاری با آنها خاتمه یابد).
• استراتژی هفتم: کارکنان جدید را به طور رسمی به شرکت و واحد معرفی کنید.
• استراتژی هشتم: به افراد برای شغلی که انجام می‌دهند، دستمزد رقابتی بپردازید.
• استراتژی نهم: به کارمندان نشان دهید که درآمد سازمان کجا می‌رود!

کلید طلایی شماره 4 و 9 استراتژی پیاده سازی آن

کلید طلایی شماره 4: به یاد داشته باشید که شما و کارکنانتان در یک تیم هستید.

• استراتژی اول: نشان دهید که به تیم خودتان وفادار هستید.

(با بد صحبت نکردن در خصوص همکاران و رئیس خود، عدم جانبنداری بی مورد از تیم و…)

• استراتژی دوم: به طور منظم و به میزان مناسب با اعضای تیم‌تان ملاقات کنید.
• استراتژی سوم: خرچنگ‌ها را از تیمتان کنار بگذارید!

(خرچنگ‌ها افرادی هستند که به دلیل حسادت، کینه توزی، دشمنی و… در مسیر تلاش‌های سایر اعضای تیم سنگ اندازی می‌کنند).

• استراتژی چهارم: مسائل را ریشه‌یابی و حل کنید اما دنبال مقصر نباشید و کسی را سرزنش نکنید.
• استراتژی پنجم: برای تنوع (سبک‌های اجتماعی و رفتاری متفاوت هر یک از اعضای تیم) ارزش قائل شوید.
• استراتژی ششم: حس شوخ طبعی داشته باشید و لبخند بزنید.
• استراتژی هفتم: سکوت کنید و به حرف کارکنان خود گوش کنید.
• استراتژی هشتم: به زمان کارکنان خود احترام بگذارید.

(مثلاً موقع جلسه با آن‌ها به کار دیگری مشغول نشوید، برای معطل نگه داشتن آن‌ها عذرخواهی کنید و…)

• استراتژی نهم: برای جامعه خود کار مهمی انجام دهید.

کلید طلایی شماره 5 و 7 استراتژی پیاده سازی آن

کلید طلایی شماره 5: به چیزهای جالب (بهبود و نوآوری مستمر) توجه کنید.

• استراتژی اول: نوآوری ایجاد کنید تا از رقبای خود بهتر عمل کنید.
• استراتژی دوم: کارکنان خود را حداقل هر 3 سال یکبار به چالش بکشید تا روال‌های موجود را تغییر دهند.
• استراتژی سوم: شخصاً خودتان (و سایر رهبران سازمان) قبل از کارکنان تغییر کنید.
• استراتژی چهارم: در خصوص رهبری و هدایت صحیح تغییرات جدید، الگویی برای همه باشید.
• استراتژی پنجم: کارکنان را به خاطر ایده‌ها و پیشنهادهای جدید تشویق کنید و به آن‌ها پاداش دهید.
• استراتژی ششم: به آنچه تا کنون بابتش پاداش می‌دادید دیگر پاداش ندهید!
• استراتژی هفتم: به گذشته احترام بگذارید و آن را گرامی بدارید تا باعث تفرقه و کاهش انگیزه نشوید.

کلید طلایی شماره 6 و 7 استراتژی پیاده سازی آن

کلید طلایی شماره 6: عملکرد عالی را مورد تشویق و قدردانی قرار دهید.

• استراتژی اول: به همه کارکنان این احساس را دهید که شغلشان برای سازمان مهم است.
• استراتژی دوم: با نگاه کردن به کارهای در حال انجام، موفقیت‌ها را بشناسید (این کار را به یک عادت روزانه تبدیل کنید).
• استراتژی سوم: تحسین کارکنانتان و قدردانی از آن‌ها به خاطر موفقیت‌ها و تلاش‌هایشان را بخشی از کار روزانه خود قرار دهید.
• استراتژی چهارم: مطمئن شوید بیشترین پاداش‌ها به افرادی با بالاترین عملکرد پرداخت می‌شود.
• استراتژی پنجم: دلیلی برای جشن گرفتن در سازمان (یا واحد خود) پیدا کنید!
• استراتژی ششم: برای کمک‌هایی که کارکنان به موفقیت سازمان می‌کنند از آن‌ها تشکر کنید.
• استراتژی هفتم: اگر معیارهای دقیق و شفافی برای انتخاب کارمند نمونه ندارید و قرار است نوبتی باشد، آن را کنار بگذارید!